خلاصه برا هر کسی حدود 20-30 صفحه ترجمه که نه تایپ دراومد. ما چند نفر گفتیم آقا این استاد ریگی تو کفش این خواستشه. بیایید بهش بگیم آقا این ترجمه داره یکی دیگه بیار بالا. ما که اینو گفتیم شدیم متهم من الاول و الآخر.حالا میگم چرا.
گفتن شما خوب بلدی ترجمه کنی از متن دیگه نمی ترسی. این گناه اول
از بس تیتیش مامانی هستی از فهم و شعور استاد، لو رفتن تقلب و کم شدن نمرت میترسی. اینم گناه دوم، سوم و چهارم.
کار که به اینجا رسید ما کشیدیم کنار که نه آقا بهش نگید. اشکال نداره بعدن گند کارمون دربیاد درستش میکنیم.
آقا یا خانم خلاصه سرتونو به درد نیارم که بقیشو نمیخونی! گند کار کپی پیستی کلاس در اومد ولی خدا رو شکر من خودم ترجمه رو انجام دادم و به کتاب ترجمه به صورت کپی گری مراجعه نکردم. لذا الان هم از اتهام بزرگ میترسم که احتمالاً انگشو خورده باشم که [بچه ها] رفتن و زیراب گروه گپیست رو زدن که...
اما خداییش از روز امتحان به بعد استاد رو ندیدیم و قبلش حتی یک کلمه در این مورد باهاش حرفی نزدیم. خلاصه فکر کنمک اتهام گناه پنجم تو راه باشه.
خدا بخیر کنه.
نظرات شما عزیزان:
آقا شما از همون عنفوان کارشناسی هم همیشه اینقدر کار درست بودی انصافا!

البته منم جزو اون لیست کذایی بودم اما هیچ گاه به شما یکی شک نکردم.شما بزرگ مایی و الگوی ما