صلای سرای
صلای سرای

گفت شبی نزد معاویه بودم که شام مخصوصش را جلوی من گذاشت. لقمه در گلویم ماند و بغض گلویم را گرفت. پرسیدم معاویه این چه غذایی است؟! گفت غذایی مخصوص است که از مغز گندم و مغز سر حیوانات و روغن بادام و غیره تهیه شده است. گفتم شبی در دارالاماره نزد علی بودم. من با یک قرص نان و کمی شیر افطار می کردم و او یک نان خشک را به آب می‎زد و تناول می فرمود؛ آرد آن نان هم از گندم زمینی بود که خود علی کاشته بود. وقتی خادم آمد سفره را جمع کند اظهار ناراحتی کرده و گله مند شدم که چرا به غذای علی نمی رسید. او سخت کار میکند اما اندک غذا می خورد. خادم گریه کرد و گفت هر چه اصرار میکنیم اجازه نمی دهد کمی روغن زیتون به نانش بزنیم تا نرم شود. امیرالمومنین فرمودند حمزه رییس مسلمانها باید از هر نظر پایین تر از همه باشد تا روز قیامت بازخواست او کمتر باشد. معاویه گریه کرد و گفت: «نام کسی به میان آمد که فضایلش قابل انکار نیست.»

قربان مقامات توام یا مولا

حیران کرامات توام یا مولا

جز لاف رهت هیچ نباشد کارم

دستم تو بگیر که مات توام یا مولا

پیشاپیش عید ولایت عید کمال رسالت نبوی بر پیروان بزرگ پرچمدار عدل و عدالت مبارک باد/

یاعلی



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





ارسال در تاريخ چهار شنبه 16 مهر 1393برچسب:, توسط نیما